فاجعه است! نمیدانم از کُجا آمد یا که کدام طوفان آن را بَرانگیخت. نگاهِ شوم چه کسی آن را برانداخت. فاجعه فاحِشه! طنین در گوشِ همه انداخت. زندانبانِ همه قلب ها شد. ابر ِ سیاهی شد و خَشم بارید. رَعد زد و خُشکانید. فاجعه ساحِره!

اعتصابِ فکر، لاغَر شدنِ اندیشه، جنگِ زمان، ریشه کن شدنِ امان ، رقصِ چاقو، سازِ مرگ، ضربتِ کوبنده بر دلِ بیگناه ، دوری تلخِ من از تو، جداییِ ما از او همه زیرِ سر ِاین رقاصه است! درونم پر است از نجوایِ آشوبِ "فاجعه ! فاجعه!" هر روز سنگین تر بر مغزم می کوبد"فاجعه !فاجعه!"

فاجعه کِی به رنگِ خون شُد؟!


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

نجوا / ابوذر سایبری فیلمو دین قصه عشق روبلینک | معرفی گروهها و کانال های روبیکا میزبانی برای دانلود های شما وزنه برداری آذربایجان غربی راهنمای خرید لپ تاپ معمار بیست نماینده سیسکو اورجینال در ایران و خاورمیانه